کد مطلب:124365 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

سخنان امام پس از بیعت مردم با او
[17]-97- شیخ طوسی رحمه الله با سند خود از هشام بن حسان نقل كرده است:

ابومحمد، حسن بن علی علیه السلام در سخنان خود پس از بیعت با مردم، فرمود:ما حزب پیروز خداییم، نزدیك ترین خاندان پیامبریم، اهل بیت پاكیزه و پاك اوییم و یكی از آن دو گران سنگیم كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در امت خود به یادگار نهاد، و دومی آن، كتاب خداست كه «در آن، بیان هر چیز است و از پیش روی آن و از پشت سرش، باطل به سویش نمی آید»، و در تفسیر آن، ما مورد اعتمادیم، از روی خیال، به تأویل آن نمی پردازیم، بلكه از روی یقین،



[ صفحه 101]



حقایق آن را بیان می داریم.

از ما پیروی كنید كه اطاعت ما چون همراه اطاعت خدای سبحان و پیامبرش باشد، واجب است. خدای عزوجل فرمود:«ای كسانی كه ایمان آورده اید، خدا را اطاعت كنید و پیامبر و اولیای امر خود را نیز اطاعت كنید. پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پیامبر عرضه بدارید. [1] »، «و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود برگردانند، قطعا در میان آنان كسانی هستند كه آن را دریابند. [2] »، و شما را برحذر می دارم از گوش دادن به داد و فریاد [و وسوسه ی] شیطان كه دشمن آشكار شماست، و این كه از یاران شیطان شوید؛ همان یارانی كه شیطان به آنان گفت:«امروز هیچ كس از مردم بر شما پیروز نخواهد شد، و من پناه شما هستم.» پس چون آن دو گروه، یك دیگر را دیدند، شیطان به عقب برگشت و گفت:«من از شما بیزارم، من چیزی را می بینم كه شما نمی بینید. [3] » پس به سوی نیزه ها افكنده شوید، تا پناه [و سپر] باشید، و به سوی شمشیرها، تا گوسفند فربه [و قابل ذبح] باشید، و به سوی گرزها، تا شكسته شوید، و به سوی تیرها، تا آماج آن گردید. سپس «آن كس را كه قبلا ایمان نیاورده، یا خیری در ایمان خود، كسب نكرده است، ایمان آوردنش، سود نخواهد بخشید. [4] ». [5] .

[18]-98- ابن جوزی با سند خود، می گوید:

مروان بن حكم، حاكم مدینه، پیكی نزد حسن بن علی علیه السلام فرستاد، به او گفت:به حسن بن علی علیه السلام بگو:مروان می گوید:پدر تو كسی است كه در میان مردم، تفرقه انداخت، و پیشوای مؤمنان، عثمان را كشت، و دانشمندان و پارسایان - یعنی خوارج - را به هلاكت رساند.... پیك، نزد امام حسن علیه السلام آمد و گفت:ای ابامحمد! من از كسی برای تو پیام آورده ام



[ صفحه 102]



كه از شمشیرش می ترسند. اگر ناراحت می شوی، خودداری می كنم و نمی گویم؟ حسن علیه السلام فرمود:نه، پیامت را برسان؛ من از خدا كمك می جویم. او پیام را گفت. حسن علیه السلام فرمود:به مروان بگو:اگر راست می گویی، خدا پاداش راستی تو را می دهد و اگر دروغ می گویی، انتقام خدا سخت تر خواهد بود.

پیك از نزد امام علیه السلام خارج شد و حسین علیه السلام با او برخورد كرد و پرسید:از كجا می آیی؟ گفت:از نزد برادرت، حسن علیه السلام. حسین علیه السلام فرمود:آن جا چه می كردی؟ او گفت:پیامی از مروان آورده بودم. حسین علیه السلام فرمود:چه پیامی؟ او از گفتن پیام خودداری كرد. حسین علیه السلام فرمود:می گویی یا تو را بكشم؟ امام حسن علیه السلام شنید و بیرون آمد و به برادر خود فرمود:رهایش كن. حسین علیه السلام فرمود:سوگند به خدا، رهایش نمی كنم تا پیام را بشنوم! پیك، بازگو كرد. حسین علیه السلام فرمود:به مروان بگو:حسین، فرزند علی علیه السلام و فاطمه به تو می گوید:ای زاده ی آن زن كبودچشمی كه در بازار ذی المجاز، [مردان را] به سوی خود فرامی خواند و در بازار عكاظ، دارای پرچم [روسپیگری] بود. ای فرزند رانده شده و لعن شده ی رسول خدا صلی الله علیه و آله! بشناس كه كیستی و پدر و مادرت كیست؟

پیك، نزد مروان آمد و آنچه فرموده بودند را بازگو كرد. مروان گفت:نزد حسن علیه السلام برگرد و بگو:شهادت می دهم كه تو فرزند رسول خدایی و به حسین علیه السلام بگو:شهادت می دهم كه تو فرزند علی بن ابیطالبی.

امام حسین علیه السلام (پس از شنیدن پیام، به پیك) فرمود:به مروان بگو:، برخلاف میل تو، من نیز هر دو (افتخار انتساب به رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی بن ابیطالب علیه السلام) را دارم. [6] .


[1] نساء:59؛ (يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولي الأمر منكم فان تنازعتم في شي ء فردوه الي الله و الرسول).

[2] نساء:59؛ (و لو ردوه الي الرسول و الي أولي الأمر منهم لعلمه الذين يستنبطونه منهم).

[3] انفال:48؛ (لا غالب لكم اليوم من الناس و اني جار لكم فلما تراءت الفئتان نكص علي عقبيه و قال اني بري ء منكم اني اري مالا ترون).

[4] انعام:158؛ (لا ينفع نفسا ايمانها لم تكن آمنت من قبل أو كسبت في ايمانها خيرا).

[5] امالي:691 ح 1469.

[6] تذكرة الخواص:188.